به گزارش سلام بانو، به مناسبت روز بزرگداشت شهدا، فرصتی است تا بهپاس رشادتها و ازجانگذشتگیهای این اسوههای ایثار، پای صحبت همسران صبور و فداکارشان بنشینیم.
همسرانی که باتکیهبر ایمان و صبر زینبگونه خود، عَلَم استقامت و پایداری را برافراشته و باتربیت فرزندانی برومند، یاد و خاطره شهدا را در جامعه زنده نگه داشتهاند.
امروز درحالیکه در سایه امنیت و آرامش به سر میبریم و در هیاهوی آمادهشدن سال نو هستیم، سلام بانو قصد دارد در گفتوگویی صمیمی با همسر شهید رحیم یزدانخواه، خاطراتی از لحظههای شیرین و سادهای که در کنار همسرشان گذراندند تا روزهایی که با شنیدن خبر شهادت، زندگیشان برای همیشه تغییر کرد، روایت کند.
عشقی که پس از شهادت هم در کنارش است
املیلا حسینزاده همسر شهید یزدانخواه از روزهای کوتاه اما پربار زندگی مشترکشان میگوید، از عشقی که حتی پس از شهادت همچنان در کنارش است و او را در لحظههای دشوار زندگی یاری میدهد.
همسر شهید یزدانخواه در ابتدای صحبتش اظهار کرد: هر خاطره از شهید یک درس زندگی است که ما را به ادامه راه آنها متعهد میکند.
وی خاطرات خود را از نحوه آشنایی با شهید یزدانخواه آغاز کرد و افزود: در سال ۱۳۶۲ از طریق خانواده آشنا و بهصورت سنتی ازدواج کردیم.
حسینزاده خاطرنشان کرد: زندگی مشترک من و شهید رحیم سه سال و چند ماه بوده که ثمره این ازدواج دو فرزند از شهید به یادگار ماند دختری که در زمان حیات پدرش به دنیا آمده و پسری که ۶ماهه باردار بودم که پدرش به درجه شهادت رسید.
رضایت مادر در کارهایش اولویت اول قرار داشت
همسر شهید درباره شخصیت همسرش گفت: ایشان همیشه لبخند به لب داشت و مرد مهربان و با معرفتی بود همچنین مسئولیت کاری را که به عهده داشت بهخوبی انجام میداد و هر زمان که به جبهه میخواست اعزام شود، از من عذرخواهی میکرد و میگفت: ببخشید که تو را تنها میگذارم و میروم.
وی یکی از بارزترین ویژگیهای شهید را علاقه به قرآن و حضور در مسجد بود اشاره کرد و افزود: شهید رحیم خیلی قرآن میخواند به مسجد میرفت این ویژگیاش خیلی به دلم مینشست همچنین علاقه و عشق زیادی به خانواده داشت بهویژه احترام خاصی به مادرش میگذاشت و رضایت مادر در کارهایش اولویت اول قرار داشت و همیشه برای رفتن به مسجد و خواندن نماز ابتدا از مادر اجازه میگرفت و میگفت: ننه اجازه میدی به نماز برم؟
وقتی از او درباره تصمیم شهید برای حضور در جبهه پرسیدم با آرامش خاصی گفت: این مسیری بود که دوست داشت و خودش انتخاب کرد ما نمیتوانستیم جلوی او را بگیریم.
صبر و استقامت بزرگترین درس از زندگی شهید
همسر شهید به آخرین خداحافظی همسرش اشاره کرد و افزود: آخرین بار که میرفت دستهایش را حنا بسته بود و به من که باردار بودم گفت: اگر پسرم به دنیا آمد و من شهید شدم «اسمم را روی فرزندمان بگذار» این لحظه برایم نشانهای بود از اینکه رحیم میدانست شاید دیگر باز نگردد.
وی با بغضی که در گلو داشت از روزهای بعد از شهادت و نبودن همسر در کنارش اشاره کرد و ادامه داد: چهارم دیماه سال ۱۳۶۵ در منطقه امالرصاص و در عملیات کربلای چهار رحیم به شهادت رسید آن زمان ۱۹ سال سن داشتم، جوان بودم و درک کاملی از شرایط نداشتم اما میدانستم که باید برای بچههایم قوی باشم و این راه سخت، تازه شروع زندگی بعد از همسرم بود ولی بهخاطر عشق به شهید رحیم صبوری کردم و ساختم.
حسینزاده از میان خاطرات زندگی مشترک به لحظهای اشاره کرد که هنوز هم لبخند بر لبانش میآورد: او گفت شهید رحیم هر وقت از منطقه میآمد با دخترم صدیقه که تازه به دنیا آمده بود بازی میکرد و با ذوق تمام بچه را به سمت بالا میفرستاد و کلی سروصدا میکرد و میخندید و این تنها خاطره لحظههای شیرین زندگی من بود.
وی با اشاره به اینکه شهید رحیم با رفتنش صبر و استقامت حضرت زینب(س) را به من آموخت، افزود: علاقه او به مادرش موجب شد که من هم بعد از شهادتش وابستگی زیادی به مادرش پیدا کنم و اینها بزرگترین درسی بود که از همسرم گرفتم.
وقتی از او درباره دلتنگی برای همسرش را چگونه تحمل میکند پرسیدم آهی کشید و گفت: دلم میخواهد بگویم هنوز چشم به راهش هستم و تحمل این دلتنگی را با یادش و با فرزندانش میگذرانم چرا که آنها موجب دلگرمی من برای ادامه زندگی هستند.
جوانان با یاد شهدا زندگی کنند
حسینزاده با تأکید بر اینکه جوانان با یاد شهدا زندگی کنند، افزود: آنها باید بدانند که شهدای ما برای چه چیزی جنگیدند و هدفشان چه بود و نام و یاد شهدا را زنده نگه دارند و نباید بگذارند خونشان پایمال شود.
همسر شهید در پایان خطاب به مردم و مسئولین تأکید کرد: یادمان نرود که در راه امنیت و دفاع از عزت، غیرت، ناموس و حجابِ زنان و دخترانمان چه خونهای پاکی ریخته شده است و دعوت به حفظ حجاب، نکته مشترک در وصیتنامه همه شهدا بود و حقیقتاً این روزها از دیدن این وضعیت جامعه دلمان به درد میآید.
به گزارش سلام بانو، این گفتوگو نهتنها روایتی از زندگی یک شهید و همسر صبورش بود بلکه یادآوری برای همه ما که شهدا همچنان زندهاند و راهشان همچنان ادامه دارد و پیامشان صبر، ایمان و مسئولیتپذیری است که باید آنها را سرلوحه زندگیمان قرار دهیم.
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه