به گزارش سلام بانو، مادران فریدونکناری در اولین روز محرم با عطر حسینی بیدار شدند و به سوی مساجد و حسینیهها راه افتادند.
مادران این دیار با نوزادهای در آغوش، قدم به محفل عزای حضرت علیاصغر(ع) گذاشتند.
اینجا، در کوچهپسکوچههای فریدونکنار، قلبها با بغض رباب گره خورده بود و اشکها، روایتگر عشقی بود که از کربلا تا امروز جاری است.
صبح زود، مادران فریدونکناری، با چادرهای مشکی راهی مراسم شدند. نوزادان سفیدپوششان، با سربندهای «یا حسین(ع)»، «یا علیاصغر(ع)» در آغوششان آرام گرفته بودند؛ گویی این فرشتگان کوچک، آمده بودند تا سربازان بیکلام کاروان عاشورا باشند.
در میان جمعیت، مادربزرگی دست در دست دختر و نوهاش، قدم برمیداشت؛ سه نسل عاشق، که دلهایشان در محفل حسینی به هم پیوند خورده بود.
چهره نوزادی در پناه چادر مادرش گم شده بود، اما سربند «لبیک یا حسین» از دور، چون ستارهای در آسمان میدرخشید و دلها را به سوی حرم عشق میکشاند.
امسال، مراسم شیرخوارگان حسینی، رنگ و بویی دیگر دارد. مادران، با چشمانی پر از اشک، نهتنها برای علیاصغر(ع) که برای همه کودکان مظلوم دنیا، از غزه تا ایران، گریستند.
در حسینیه مساجدها صدای لالایی مادران با نوای «حسین، حسین» درآمیخت و فضا را پر از حزن مقدس کرد.
یکی از مادران، که فرزندش را با سربند «یا علیاصغر» در آغوشش فشرده بود، با چشمهایی که در حال گریه کردن بود، گفت: «وقتی این سربند را به پیشانی پسرم بستم، انگار او را به رباب سپردم.
در مراسم امروز مادران فریدونکناری آمده بودند تا بگویند هنوز صدای حق در سینههایمان زنده است.
فضای حسینیه پر بود از بغضهایی که با هر نوای مداح، به اشک بدل میشد و مادرانی که با دستهای لرزان، فرزندانشان را به آسمان بلند میکردند و نذر عشق حسین(ع) میکردند.
به گزارش سلام بانو، امروز فریدونکنار عهدی دوباره مادرانی بود که با چادرهای مشکی و نوزادان سفیدپوش و سبزپوش فریاد مادرانزدند: اگر گلوی علیاصغر تشنه ماند، اگر کودکان غزه و ایران در خون غلتیدند، ما مادران این سرزمین، صدای مظلومیتشان را تا ابد فریاد خواهیم زد.
مادران فریدونکناری با اشک و لالایی، فرزندانشان را به راه حسینی سپردند و نشان دادند که فریدونکنار، همیشه در مسیر عشق و ارادت به اهلبیت(ع) خواهد ماند.
انتهای خبر/
ثبت دیدگاه