از یک «باشه» ساده تا روایت حقیقت
۱۷ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۶
شناسه : 5988
1
یادداشت/ هفدهم مرداد، روز خبرنگار نه فقط یک مناسبت، بلکه آغاز مسیری است که با یک «باشه» ساده شروع شد و حالا به صدای رسای زنان مازندران تبدیل شده است.
ارسال توسط : نویسنده : سمانه سراج فریدونی
پ
پ

به گزارش سلام بانو، هفدهم مرداد از راه رسید و من با قلمی که هنوز بوی تازه‌کار بودن می‌دهد، در عرصه زن و خانواده مازندران قدم به دنیای خبر گذاشته‌ام.

هیچ‌وقت در رویاهای کودکی‌ام، خودم را پشت میز تحریریه یا در حال مصاحبه با زنان تصور نمی‌کردم، هیچ انشایی با موضوع «می‌خواهم در آینده چه‌کاره شوم» ننوشتم که در آن کلمه «خبرنگار» باشد اما یک روز، یک سؤال ساده همه‌چیز را تغییر داد: «این کار را می‌توانی انجام دهی؟» و من، بی‌خبر از اینکه این پاسخ ساده قرار است مسیر زندگی‌ام را عوض کند، گفتم: باشه!

حالا، در این روز به‌عنوان یک خبرنگار در عرصه زن و خانواده، رسالتم را روایت داستان‌هایی می‌دانم که در گوشه‌و‌کنار مازندران، در خانه‌های ساده روستایی، کارگاه‌های کوچک خانگی و حتی در میان هیاهوی شهرها، شکل می‌گیرند.

این حوزه برای من فقط یک موضوع خبری نیست؛ بلکه دریچه‌ای است به زندگی زنانی که ستون‌های خاموش جامعه‌اند، زنانی که با دست‌هایشان برنج می‌کارند، با قلبشان خانواده را حفظ می‌کنند و با خلاقیتشان، از دل محدودیت‌ها، فرصت می‌سازند.

کار خبری‌ام در این حوزه، سفری است برای به تصویر کشیدن واقعیت‌های زندگی زنان مازندرانی. از گزارش‌های میدانی که زنان با تولید محصولات بومی مثل ترشی‌های خانگی یا صنایع‌دستی، چرخ اقتصاد خانواده را می‌چرخانند، تا گفت‌وگو با کارآفرینان!

اما این فقط روی خوش ماجرا نیست؛ وظیفه‌ام به‌عنوان یک خبرنگار، نشان دادن چهره دیگر زندگی زنان است؛ مثل مادرانی که در سوگ فرزندانشان سکوت کردند، اما دردشان هنوز در این دیار طنین‌انداز است.

خبرنگاری در حوزه زن و خانواده، برای من یعنی قدم زدن در مرز باریک میان شادی و غم، امید و چالش. یعنی ساعت‌ها مصاحبه، یادداشت‌برداری و جست‌وجو برای یافتن حقیقت، یعنی نوشتن گزارشی که نه‌تنها دیده شود، بلکه حس شود.

هر گزارش برای من یک درس است؛ درسی از صبر، استقامت و عشقی که زنان مازندرانی به زندگی دارند، از آش‌های محلی مثل «کئی انار» که عطرش خاطره‌ساز سفره‌های خانوادگی است، تا تلاش‌های زنی که با فروش محصولات کشاورزی‌اش، هزینه تحصیل فرزندش را تأمین می‌کند.

این داستان‌ها، سوژه‌های خبری من‌ هستند؛ سوژه‌هایی که نه فقط برای پر کردن صفحات خبرگزاری، بلکه برای بیدار کردن حس همدلی و تغییر، نوشته می‌شوند.

امروز، در روز خبرنگار، قلمم را به زنان مازندران تقدیم می‌کنم به زنانی که شاید هیچ‌وقت تیتر یک اخبار نشوند، اما زندگی‌شان، خودش یک داستان بزرگ است.

با همان سادگی که روز اول گفتم «باشه»، قول می‌دهم که در این مسیر، با تمام وجودم، صدای شما باشم.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.